شهید عنایت اللّه افتد داوودی
نام پدر : اسماعیل
تاریخ تولد : 20/6/1349
محل تولد : روستای ملاکلای نوشهر
تاریخ شهادت : 13/4/1364
محل شهادت : خوزستان
شغل : دانش آموز
تحصیلات : متوسطه
وصیت نامه ی شهید عنایت اللّه افتد داوودی
بسم رب الشهداء و الصدیقین
« وقاتلواهم حتی لاتکون فتنه »
سلام بر حسین(ع)،سلام بر خاندان حسین(ع) و سلام بر قاسم بن الحسین(ع)، سلام بر عبداللّه بن حسن و سلام بر تمام شهدای کربلای حسین(ع) و سلام من به شما عاشقان حسین(ع)،عاشقانی که همه در عشق مولایمان در کوی انسانیت و وحدانیت موج می زند .
عنایت اللّه داودی فرزند اسماعیل داودی «مداح» می باشم،نزدیک به هجده سال عمرکردم دراین مدت گنه کارم،گاهی در بال و پر شیطان بودم،به همین جهت از خداوند طلب آمرزش گناهانم را دارم.هجده سال گنه کردم ولی امروز در میادین نبرد در کنار همسنگرانم در حال نبرد با خصم کینه توز می باشم و شاید که در اینجا مشغول خدمت باشم،خالص نباشم و شاید خداوند گناهم را نبخشاید و شاید هم در این دنیا با قی بمانم ولی اگر لیاقت شهادت را داشتم متن زیر را به عنوان وصیت نامه ابراز می دارم. اول سلام به پدر و مادرم که تا به این سن مرا بزرگ نموده اند و اگر حلالم ننمایند از نظر خداوند گنهکارم.از این که بدون خداحافظی رفتم مرا ببخشید چرا که چاره نداشتم و خلاصه حلالیت از شما می طلبم.
اما برادران عزیزم ؛
مرا نیز ببخشایید و اگر گناهی نسبت به شما کردم امیدوارم حلالم نمایید.
اما خواهرانم ؛
شما را به زینب کبری اگر گناهی از من دیدید مرا ببخشید.
پدرم ؛
اگر نیامدم طاقت داشته باش و صبور باش و خود را به جای دیگر پدران شهید قرار ده .
مادرم ؛
شیوه و زاری زیاد مکن و فقط دعا کن خداوند فرزندت را بیامرزد.
ولی برادرانم ؛
شما را به برادریمان نمی گویم به جبهه بیایید ولی در خدمت به جبهه کمک کنید.
خواهرانم ؛
به شما سفارش می کنم زاری مکنید و سعی نمایید از خواهران شهید سرمشق بگیرید و حضرت زینب و سکینه امام حسین(ع) را الگوی خود قرار دهید.
اما به شما مردم مسلمان ایران زمین و به هم محلی هایم،ویاآنان که مرا دیده و می شناسند،مرا به بزرگواری و انسانیت خودتان ببخشید و هیچگاه فراموش ننمائید. بر مزارم گل بزارید.
باز می گویم بیادم باشید که یادتان هستم،مسلمان باشید و ایران و انقلاب را به حق دوست داشته باشید و جبهه را پر کنید چرا که نگذارید خون شهدا پایمال گردد.
اما دانش آموزان و همکلاسی هایم؛
جبهه را فراموش ننمائید که،محصل هم می تواند به جبهه بیاید که جبهه ضد گناه، فساد و خلاصه سرزمین انسانیت است.
اما پدرم؛
آنچه در دنیا به من می رسد نیمی از آن به عنوان دیه ای از گناهانم به فقرا به جبهه اهدا نمایید وسعی کنید دنیارا به هوای پول ارزش ندهید،زیرا انسان تنها به عنوان رهگذری در دنیاست.
اما برادرانم؛
من در این دنیا چند قطعه شعر و داستان دارم حتی الامکان آن را به چاپ برسانید زیرا شاید به درد جامعه بخورد و آنها را بر روی قبرم بگذارید و اگر جنازه ام را ندیدید هر سال آنها را بیادم بخوانید.
در پایان باز به همه ی شما دوستان و آشنایان تکرار می کنم مرا فراموش نکنید و من گنهکار را ببخشید و جهت رضایت برایم فاتحه بخوانید،ضمنا برایم قرآن و نماز زیاد بخوانید.
والسلام